نگرانی یا کینه؟/تسویه حسابهای شخصی در فوتسال کنار بگذارید
به گزارش ورزشی منهای فوتبال به نقل از برنا، تیم ملی فوتسال به رهبری ستاره خوشنام فوتسال وحید شمسایی نتوانست در جام جهانی ۲۰۲۴ به آنچه در رویاهایش داشت دست پیدا کند. شاید همین حس و حال را پرتغال و اسپانیا هم داشته باشند، تیمهایی که غافلگیرانه از نخستین جام جهانی به میزبانی آسیای میانه به خانههایشان برگشتتند. در چند ماه گذشته و پس از ناکامی تیم ملی رگباری از نقدهای تمامنشدنی به سوی وحید شمسایی، فدراسیون فوتبال و کمیته فوتسال روانه شده است.
در اینکه بعضی از نقدها درست و محترم است کسی شکی ندارد، اما فهمیدن اینکه در این میان کسانی دست به عقدهگشایی و تسویه حسابهای شخصی میزنند هم مثل روز روشن است. آنقدر گل درشت این کار را میکنند که احتمالاً جز خودشان، همه میفهمند!
دیروز کنفدراسیون فوتسال آسیا اعلام کرد که کشور اندونزی میزبان جام ملتهای ۲۰۲۶ است. به عبارت دیگر مسابقات دور مقدماتی در مهر ۱۴۰۴ و دور نهایی در بهمن ماه سال بعد برگزار خواهد شد.
یعنی عملاً تیم ملی فوتسال هیچ رویداد رسمی دیگری در پیش ندارد جز فیفادیها. دو رویکرد وجود دارد، یکی اینکه با همین بازیکنان که توانستند در بانکوک ۲۰۲۴ قهرمان آسیا شوند به مسابقات برویم و با یکی دو تغییر باز هم قهرمان شویم و یک رویکرد دیگر اینکه به جام جهانی بعد فکر کنیم و دست به یک تغییر نسل واقعی بزنیم.
به نظر میرسد فدراسیون فوتبال و کمیته فوتسال رویکرد دوم را انتخاب کرده است برای همین تمرکز ویژهای روی تیمها پایه گذاشته و به جای تشکیل یک تیم گلخانهای (همان بلایی که سالها سر فوتبال آمد) تلاش میکند بازیکنان جوانتر را شناسایی و آرام آرام برای تزریق به تیم ملی بزرگسالان آماده کند. برگزاری اردوهای تیم ملی امید، رصد مسابقات نوجوانان و جوانان توسط کادر فنی تیمهای ملی پایه که اتفاقاً به رهبری علی صانعی تجربه حضور در جام جهانی را دارند و… در همین راستا است.
کسانی که مشغول تسویه حسابهای شخصی هستند و فوتسال را بهانه قرار دادهاند و پشت آن سنگر گرفتهاند عملاً چشمهایشان را روی این واقعیت میبندند که ما نیاز به یک تغییر نسل داریم. آنها البته وقتی تیم نتیجه نمیگیرد همین حرفها را تکرار میکنند که «میانگین سنی تیم ما بالاست»، «جوانگرایی واقعی نداریم» و … اما عمداً کسانی که با تصمیمی درست به سمت نسلسازی میروند را نادیده میگیرند و همه چیز را در تیم ملی بزرگسالان خلاصه میکنند.
تیم ملی بزرگسالان مهمترین تیم فوتسال هر کشوری است، این یک حقیقت روشن است اما تمام فوتسال یک کشور نیست. اتفاقاً خروجی لیگی پویا، سازنده و محصول مربیانی است که جوانها را میسازند، آماده میکنند و به سرمربی تیم ملی میدهند وگرنه بهترین سرمربی دنیا حتی در اردوهای بلندمدت هم قادر نیست بازیکن بسازد، او در بهترین حالت تاکتیکهای جدید را به آنها آموزش میدهد یا روی ظرفیت روانیشان کار میکند، که آن هم بسته به میزان آمادگی روانی، جسمانی و ضریب هوشی بازیکن که در باشگاهها آماده شده است قابلیت اجرایی شدن دارد.
اگر کسی نگران آینده فوتسال و تیم ملی در جام ملتها و جام جهانی آینده است باید به جای تمرکز صرف روی تیم ملی بزرگسالان و خبرسازی و خبربازی پیرامون آن اتفاقاً بر روند شکلگیری، اردوها و نحوه انتخاب بازیکنان تیمهای پایه فوتسال تمرکز کند.
علی صانعی به عنوان بازیکن و سرمربی کارنامه روشنی دارد، در حوزه تخصصی آدم بدون تعارفی است و در سالهای گذشته بعضی از بازیکنانی را از جاهای مختلف کشف کرد و پرورش داد و حالا ستارههای فوتسال ایران و آسیا هستند حتماً حالا هم در حال کشف و تراشیدن الماسهای تازه است. این رویکرد را هم ببینیم و روی آن دقت کنیم که به خطا نرود.
به تیتر برگردیم؛ تیم ملی فوتسال مهم است، اما … اما همهی فوتسال نیست. اگر میخواهیم طلایهدار فوتسال کشور شود، لازم است دست از دعواهای جاهطلبانه فردی برداریم و به آینده نگاه کنیم، به اینکه بهترینهای کشور را کشف کنیم، لباس تیم ملی را با احتیاط به تن آنها بپوشانیم، شخصیت و اهمیت ملیپوش بودن و مسئولیت آن را آرام آرام در وجودشان نهادینه کنیم و به سمت جلو پیش برویم. تجربههای موفق جهانی هم همین را نشان میدهد، دعواهای محلی و خالی کردن دقِ دلی به اسم نقد و نیش و متلک زدن و… اگر قرار بود ما را به جایی برساند حتماً تا الان ۵ بار قهرمان جهان شده بودیم!
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید