سوء استفاده در آکادمیهای بسکتبال/ کاسبی یا آموزش؟
به گزارش ایسنا، امید دادفرنیا، کارشناس و مربی بسکتبال ایرانی است که سابقه فعالیت در لیگ مالزی و سوپر لیگ ایران به عنوان مربی و سرمربی را دارد. او در آخرین مصاحبه خود با ایسنا راجع به نحوه استعدادیابی و پررش استعدادهای بسکتبالی در ایران صحبت کرد که از جوانب مختلف این موضوع مهم را بررسی و مشکلات موجود در این زمینه را مطرح کرد. در ادامه صحبتهای دادفرنیا با ایسنا را میخوانید:
استعدادیابی در زمان طباطبایی متوقف شد
– اصلیترین استعدادیابی در بسکتبال ایران پیش از دوران ریاست مرحوم محمود مشحون انجام شد و در زمان مشحون هم با سرعت بسیار کمی پیگیری شد. پس از آن به دوران طباطبایی رسیدیم که واقعا این مهم متوقف شد و چیزی برای مطرح کردن نیست. اکنون در زمان داوری استعدادیابی کمکم در حال شکل گرفتن است، اما نمیتوان درباره روند آن نظر دقیقی داد چون زمانی نگذشته است تا نتیجه آن مشخص باشد.
استعدادیابی دو آیتم مهم دارد
– متاسفانه در ایران به این موضوع مهم که استعدادیابی دو مرحله مهم دارد توجه نمیکنیم. پس از مرحله اول که استعدادیابی است، بحث پرورش استعدادهای کشف شده توسط مربیان مطرح میشود که متاسفانه در ایران به این مقوله مهم توجه نمیکنیم. از نظر من که شاید از دید برخیها اینطور نباشد، استعدادیابی باید در سنین ۱۳ سالگی شروع شود و پس از آن در سنین بالاتر پرورش یابند که توجه به این مساله بسیار مهم است.
– گام دوم نیز پرورش استعدادها است. ما باید این موضوع را برای همیشه متوجه شویم که استعدادیاب با پرورش دهنده استعداد متفاوت است. شاید نفراتی هم باشند که در هر دو خوب هستند و به آنها احترام قائلیم، اما این دو موضوع کاملا متفاوت هستند. متاسفانه ما کسانی را به عنوان استعدادیاب استفاده میکنیم که مربی خوبی هستند اما استعدادیاب خوبی نیستند و برعکس. گاها نفرات در جایگاههایی هستد که اصلا درست نیست.
استثناها را باید کشف و قبول کرد
– البته بسیاری معتقدند که استعدادیابی همواره باید طبق فرمولها خاصی پیش برود اما در حقیقت اینطور نیست. خیلی مواقع نفراتی مثل آرن داودی را کشف میکنید که در نوع خود یک ستاره هستند. آن زمان که ارن بسکتبال را با من شروع کرد بسیاری از اهالی بسکتبال به من میگفتند قد آرن کوتاه است اما همیشه او را قبول داشتم و الان هم جزو ستارههای ما است.
– نمیشود فقط با یکسری فرول پیش رفت. ما به فرمولها احترام میگذاریم اما من معتقدم باید افراد هوش بسکتبالی داشته باشند. تک استعدادهایی هم داریم که در سنین ۱۵ تا ۱۶ سالگی پیدا میشوند اما عمدتا بسکتبالیستها از سن مینی بسکتبال و نونهالان باید شناسایی شوند.
مسیر داوری برای استعدادیابی درست است اما …
– اکنون و در زمان ریاست داوری درباره استعدادیابی اتفاقاتی در حال رخ دادن است اما نمیشود قضاوت کرد چون زود است. نامه نانوشته غلط ندارد و باید صبر کنیم. الان نحوه انجام استعدادیابی نیاز به بحث دارد اما با توجه به انتخاب آقای رضا رهنما که انسان بادانشی است و در راس کمیته مینی بسکتبال قرار دارد، میتوانم بگویم که فعلا مسیر درست انتخاب شده ولی نیاز به توجه بیشتر و بازوان کمکی احساس میشود. او به تنهایی نمیتواند کاری کند و باید بازوان درستی هم برای او انتخاب کرد تا تحول خوبی صورت گیرد.
– مسیر درست است اما انتخاب نفرات طی کننده مسیر مد نظر نیز بسیار مهم است. آقای رهنما فرد مناسب و باتجربهای است، اما باید برای رضا رهنما نفرات کمک خوبی انتخاب کرد. اکنون نباید این خرده را به فدراسیون گرفت چون وظیفه فدراسیون نیست که زیر مجموعههای رهنما را معرفی کند، بهتر است که خود ایشان بهترین نفرات را برگزینند تا شاهد پیشرفت در زمینه استعدادیابی باشیم. اگر باز هم روابط در انتخاب نفرات حرف اول را بزند درست نیست و باید توانمندی آنها را مد نظر قرار داد.
برخیها در بسکتبال کاسبند
– شاید این حرف من برای خیلیها خوش نیاید، اما مشکل ما این است که بعضی افراد در بسکتبال ایران کاسب هستند و کاسبی میکنند، عاشق نیستند؛ اینگونه افراد از بحث ارزشمند استعدادیابی سوءاستفاده میکنند. به عنوان مثال ما در استانهای بزرگی مثل اصفهان که خودم هستم و تهران، چندین کلاس آموزشی داریم که آموزش بسکتبال میدهند و همه هم تبلیغات وسیعی دارند. سوال من این است که خروجی آنها در سالهای اخیر نسبت به پولی که میگیرند چه بوده است؟
مدارس بسکتبال باید نظارت شوند
– ما یک هیات شهر و استان داریم که نهاد بالا دست آنها فدراسیون است و در نهایت هم ناظر بر امور فدراسیونهای ورزشی وزارت ورزش است. بسیار مهم است که روی عملکرد این کلاسهای آموزشی نظارت دقیق شود. نظر من این است که با استفاده از ضمانت اجرایی، ناظرانی را برای نظارت بر روی عملکرد این مدارس انتخاب کنند تا تکلیف مشخص شود که چه کار میکنند. البته باید ناظرهایی را برای کلاسهای آموزشی بگذاریم که خود آنها هم توانایی تشخیص و تجربه داشته باشند.
نباید هزینه خانوادهها هدر برود
– برای جلوگیری از سوءاستفادهها باید یک دستورالعمل برای کلاسها نوشته شود و آنها را در درجات مختلف مثل هتلهای یک تا پنج ستاره تقسیمبندی کنیم تا هزینههای مردم هدر نرود. متاسفانه خانوادههای ما سواد بسکتبالی ندارند و به همین دلیل از آنها سوءاستفاده میشود. تا وقتی هم که نظارت کافی روی آکادمیها نباشد و از ناظران هم ضمات اجرایی نگیریم، این رویه اصلاح نخواهد شد. ما کلاسهای خوبی هم داریم که اگر نظارت درست باشد قطعا مردم ما هم آنها را خواهند شناخت.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید